پنجشنبه 13 اسفند 1394-8:56 کد خبر:19580

پائیز پدرسالار!!

شجاعی همه تخم مرغ ها را با خودش برد / عملگرایان باید از "شخص محوری" عبور کنند

شخص محوری یکی از آفت های بزرگ جریانات و احزاب سیاسی ایران است،این داستان تکراری را به گونه ای در محیط سیاسی و اجتماعی مرکز استان هم شاهد بودیم.


به گزارش خزرتیترخبر و به نقل از وارش، شخص محوری یکی از آفت های بزرگ جریانات و احزاب سیاسی ایران است. معمولا در فضاهای ایجاد شده توسط  احزاب داخلی یک شخص برجسته می شود و دیگران بر اساس پتانسیل های سیاسی و اجتماعی وی به تحرکات حزبی خود ادامه می دهند.

این داستان تکراری را به گونه ای در محیط سیاسی و اجتماعی مرکز استان هم شاهد بودیم ، جریانی با نام عملگرایی  در دو سه سال گذشته در سطح شهرستان آغاز به فعالیت کرد که به دلیل عملیات گسترده عمرانی مورد توجه شهروندان قرار گرفت.

عملگرایان که در ظاهر با محوریت مهدی عبوری در سطح شهر فعال بودند توانستند در میان بسیاری از احزاب و گروههای مختلف چه اصولگرا و چه اصلاح طلب همپیمانانی پیدا کنند.

 اما این همپیمان ها تنها در بعد تبلیغاتی برای عملگراها کاربرد داشتند و در حوزه مشاوره، تحلیل، رایزنی اجتماعی-فرهنگی، کسب اعتبار عمرانی و کرسی های سیاسی چندان کارایی نداشتند.

از اینرو این جریان در کنار سایر گزینه هایی که داشت روی رمضان شجاعی حساب ویژه ای باز کرد.

شجاعی که سابقه دو دوره نمایندگی مجلس و ریاست صدا و سیمای مرکز مازندران را با خود یدک می کشید وزن سیاسی مهمی برای دستیابی به برخی از اهداف این جریان بود به طوری که جریان عملگرایی تقریبا همه تخم مرغ های خود را در سبد رمضان شجاعی گذاشته بود.

این ریسک بسیار مهم عملگرایان با فرض موفقیت بالای نود درصدی شجاعی در انتخابات مجلس به وقوع پیوست و شاید پیش بینی اینکه شجاعی در مرحله تایید صلاحیت ها گرفتار شود و تا انتها نتواند مجوز ورود به انتخابات را بگیرد به مخیله هیچکس خطور نمی کرد.

به هر حال اینکه تمام سنگینی سیاسی  این جریان تنها بر دوش شجاعی قرار داده شده بود قطعا یک اشتباه بزرگ راهبردی به حساب می آمد که می بایست مورد توجه قرار گیرد.

این مسئله آنقدر اهمیت داشت که حتی با مشخص شدن تکلیف کاندیداهای تایید صلاحیت شده باز هم تا ثانیه های پیش از رای گیری همه منتظر بودند تا شجاعی معجزه ای کند و نام خودش را از شورای نگهبان بیرون بیاورد.

البته رفتن به سراغ علی اصغر یوسف نژاد هم بسیار نکته قابل توجهی بود منتها معطل ماندن برای تایید شجاعی آنهم تا دقیقه نود شانس برنده شدن عملگراها را بسیار کم کرد .

قطعا انتخاب ابراهیمی به عنوان بازیکن ذخیره ای که قرار بود در وقت های تلف شده به میدان بیاید کمترین شانس را برای برد در مسابقه نفسگیر انتخابات با خود به همراه داشت.

مسئله ای که عملا هم به کار این جریان نیامد و علی رغم کنترل کردن گزینه اصولگرایان اما نهایتا نتوانست در خدمت این گروه شبه سیاسی قرار بگیرد و جریان عملگرایی را با کوهی از اما و اگر ها تنها گذاشت.

به نظر می رسد که جریان عملگرایی اگر در فکر ماندگاری در فضای اجتماعی و سیاسی مرکز استان است باید قواعد بازی را رعایت کند و با تشکیل یک تیم قدرتمند از همه نیروهای موثر شهر اعم از سیاسی،رسانه ای، اجتماعی و فرهنگی  ضمن یارگیری مناسب ،هم از شخص محوری فاصله بگیرد و هم توان متاثر کردن فضا را در بزنگاه های حساس سیاسی داشته باشد.

کاری که در این دوره از انتخابات موفق به انجام آن نشد و دیدیم که تکیه بر شجاعی و اصرار بر نشستن به پای او تا آخرین نفس، این جریان را وارد فضای مبهم پسا انتخابات کرده است.